بعد از ۶ روز بروز علائمِ گلو دردو ، سرفه خشک، بدن درد شدید ،ورم لبها و، جوش های پوستیو،کبودی بدنم ،درد چشامو،کمی تب و لرز، بی اشتهایی شدید و بهم خوردن تمرکزم و نداشتن تعادل جسمی امشب مامان سیر رنده کرد و تو روغن تفت داد،من اصن حسشم نکردم،کلا بوی شام و سوپ امشب و سیر رو حس نکردم???? بقیه گفت ن بوی زیادیه ولی من نفهمیدم. به جز نداشتن حس بویایی، کم کم احساس نفس تنگی می کنم برای سرفه هام شربت گایافنزین خوردم یه شبه درست شد ولی گلو دردر هنوز هست تمام علائم به
لبهام سطحی زخمی شده ،ورم کرده نمی تونم درست ازشون استفاده کنم بابا کلی هوامونو داره هی لوس میکنه و دخملم حالش چطوره و این حرفا دیشب یه عالمه ظرف شستم با وجود حال نامساعدم اما یه ساعت دراز کشیدم باز تو سینک پر از ظرف شد :| من اصلا دلم نمیاد مامان انجام بده اون حالش بدتر از منه بابا حالمو می پرسید گفتم اگه مامان اجازه بده تنبلی کنم ظرفارو فردا بشورم خوبم(مامان وسواس داره)،بعد نصف شب دیدم بابا داره ظرفا رو میشوره بمیرم الهی واسه مهربونیات که انقدر هوامونو
رفیقم از ایران میره.فردا پرواز داره بهم پیام داد خداحافظی کرد خیلی ناراحتم ک نتونستیم خداحافظی کنیم یه دل سیر بغلش کنم برا همیشه میره دیگه نمی بینمش چشام پر اشک شد راستش:) خدا نگهدارت باشه زهره جونم.زندگی جدید با آدمای جدید و یه جای جدید بهت بسازه انشاالله تنت سلامت باشه دختر امیدوارم مهدی لایق تو باشه و یه عالمه خوشبختی بهت بدهامیدوارم حس بد جدایی از خانواده برات ماندگار نباشه. من هیچ وقت روزای قشنگمون یادم نمیره.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه آنلاین آزادی بیان کتابت نماینده شرکت بیمه کوثر مرکز کرج کد5685 کارشناشی تربیت بدنی اداره آموزش و پرورش ناحیه 7 مشهد مقدس دانلودستان شرکت اسپینانس تجارت نیکان